کد مطلب:27122
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
آيا ميتوان علم و دين را از هم جدا كرد؟
علم و دين و رابطه ميان آنها از دير باز موضوع انديشه ورزي و گفتگو ميان فيلسوفان و متكلمين و عالمان الهيات بوده است و مساعي ايشان براي طرح تعارض ميان علم و دين، يا رفع تعارض از شناخت نسبت به ماهيت علم ودين رنگ ميگيرد.
در كنارگفتگوازتعارضعلمودينوحل تعارضميان آن دو، از تعاون و همكاري آن دو نيز سخن فراوان گفته شده است.
جدايي، تعارض و تعاون علم و دين گاه ريشه در نگرشهاي خام نسبت به علم و دين و چيستي آن دو داشته است و گاه ناشي از ژرف نگري نسبتبه دين و قلمرو آن و علم و كاستيهاي آن بوده است.
علم ديني با همه صورتهاي قابل تصور آن يكي از شيوههايي است كه از رهگذر آن تعاون علم و دين با توجه به پيش فرضهايي مانند: قلمرو دين، زبان دين و... به تصوير كشيده ميشود. بنابر اين اگرقلمرو دين، امور دنيوي را شامل نباشد ساحت دين از ساحت گزارههاي علمي جدا خواهد بود و بالطبع وام گرفتن از دين به اتكاي راست گفتاري خداوند و اولياءمعصوم دين مقدور نخواهد بود.
از طرفي اگر زبان دين را زبان واقع گويي ندانيم، آنگاه به دشواري ميتوان از گزارههاي ديني موادي براي معرفت علمي از واقعيت خارجي فراهم كنيم.
معرفت ديني نيز در طراحيمختلف صور علم و دين وارد شده است و در اين طريق به چگونگي تحصيل معرفت نسبت به آموزههاي ديني پرداخته و رتبه يقيني بودن معرفت به آموزههاي ديني را روشن كرده است. بنابر اين اگر مبدا وثوق به آن آموزهها را چيزي برتر و فراتر از روشهاي معلوم بدانيم آنگاه قادر خواهيم بود وحيرا واسطهاياستوار براي تحصيل معرفت نسبت به انسان و طبيعت بشماريم و به تعاون ميان علم و دين مصداق بخشيم. اما اگر معرفت ديني را در عرض معارف ديگر، محروم از يقين و رنجور از ظن وگمان بدانيم معارف ديگر بر معرفت ديني مقدم شده و علم و دين از يكديگر جدا ميشوند.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.